• فهرست مقالات اسلام

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - ایمان، شک و تربیت دینی
        محمد رضا مدنی فر
        چیستی ایمان موضوعی بحث‌برانگیز است و اختلاف‌نظرها در این خصوص بین اندیشمندان مسلمان و بیش از آن بین اندیشمندان مسیحی وجود دارد. در این بین، رابطه ایمان با شک، از جمله مصادیق مهم این اختلاف‌نظر محسوب می شود. این مقاله در پی‌جویی منشأ این اختلافات، ریشه آن‌ها را در اموری چکیده کامل
        چیستی ایمان موضوعی بحث‌برانگیز است و اختلاف‌نظرها در این خصوص بین اندیشمندان مسلمان و بیش از آن بین اندیشمندان مسیحی وجود دارد. در این بین، رابطه ایمان با شک، از جمله مصادیق مهم این اختلاف‌نظر محسوب می شود. این مقاله در پی‌جویی منشأ این اختلافات، ریشه آن‌ها را در اموری چون تفاوت محتوایی باورهای دینی در این ادیان، پیش فرض های نظری اندیشمندان دینی، تجارب متفاوت سیاسی- اجتماعی جوامع دینی و نهایتاً تفاوت جریان های فکری- فلسفی مماس با هر یک از این دو حوزه می یابد. با پذیرش نقش مهم مؤلفه آخر، باید انتظار داشت که رشد سریع ارتباطات به‌عنوان بستری برای مبادله افکار، اندیشه اسلامی را نیز در تماس بیشتری با جریان های فکری رقیب و معارض قرار داده و بدین شکل ایمان اسلامی نیز در معرض چالش هایی قرار گیرد که ایمان مسیحی در چند سده پیش‌ازاین، با آن روبرو شده است. این مقاله با ارائه تحلیلی مفهومی از نسبت ایمان با شک، با اذعان بر نقش غیرقابل انکار مؤلفه معرفت در ایمان اسلامی، رویکردی معرفت شناختی به نام واقع گرایی سازه گرایانه را به‌عنوان مبنایی برای ایمان اسلامی در نظر گرفته و معتقد است که گرچه شک نمی تواند آن‌گونه که برخی جریان های جدید در مسیحیت به آن معتقدند به‌عنوان مؤلفه اساسی ایمان تلقی شود، اما درعین‌حال وجود آن نیز اجتناب‌ناپذیر بوده و معارضی اساسی برای ایمان نیز تلقی نمی-گردد. این مقدمه تربیت اسلامی را بر آن ‌می‌دارد که از یکسو تحمل‌پذیری متربی نسبت به باقی ماندن در تردید را ارتقا بخشد و از سوی دیگر انگیزه و تلاش او را برای نیل به‌یقین افزایش دهد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - زیرساخت های مفهومی دوران کودکی در تطور تاریخ: به‌سوی مفهوم پردازی اسلامی از کودکی
        دکتر نرگس  سجادیه سعید آزادمنش
        هدف اصلی این پژوهش بررسی و تحلیل سیر تحول مفهوم دوران کودکی در گذر زمان است. از این رو، ابتدا سیر تاریخی تکوین مسئله‌ی کودکی در چهار مقطع تاریخیِ دوره‌ی باستان، قرون میانه، دوره‌ی رنسانس و بعد از آن و در نهایت دوره معاصر مورد بررسی قرارگرفته است. روش مورد استفاده در ای چکیده کامل
        هدف اصلی این پژوهش بررسی و تحلیل سیر تحول مفهوم دوران کودکی در گذر زمان است. از این رو، ابتدا سیر تاریخی تکوین مسئله‌ی کودکی در چهار مقطع تاریخیِ دوره‌ی باستان، قرون میانه، دوره‌ی رنسانس و بعد از آن و در نهایت دوره معاصر مورد بررسی قرارگرفته است. روش مورد استفاده در این پژوهش، تحلیل زبان فنی- رسمی و تحلیل مفهومی بوده است. بر این اساس، تحلیل صورت گرفته نشان می‌دهد منظرهای چهارگانه‌ای را می‌توان در نظر گرفت که انگاره‌های معطوف به کودکی در درون آن‌ها قابل دسته‌بندی و بررسی‌اند. این منظرهای چهارگانه، درعین‌حال که تعاریف مختلفی از دوران کودکی را تحلیل می‌کنند، پرسش‌هایی را پیش روی فیلسوفان تعلیم و تربیت قرار می‌دهند که در تعریف کودکی ناگزیر از پاسخ به آن‌هایند. وابستگی مفهوم کودکی به مفهوم بزرگسالی و نوع این وابستگی، ماهیت ارزشی وجود انسان و چیستی این ماهیت در دوران کودکی، وضعیت توانشی کودک به لحاظ رشد یابندگی و در نهایت جایگاه قوای شناختی، عاطفی و ارادی دخیل در این توانش، محورهایی اساسی‌اند که هر نظریه معطوف به کودکی باید انگاره‌هایی را برای آن‌ها فراهم آورد. در این راستا، چهار مؤلفه مذکور در رویکرد اسلامی عمل مورد بررسی قرار گرفت. این رویکرد با تمرکز بر حضور یک توانش و غیاب توانش دیگر، تلاش می‌کند تا فعالیت‌های تربیتی را سامان دهد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - آسیب‌شناسی گفتمان تربیت دینی در نظام آموزشی جمهوری اسلامی ایران
        شقایق نیک نشان دکتر محمد جعفر پاک سرشت دکتر محمد جواد لیاقت دار
        تعلیم و تربیت دینی و شکل‌دهی به هویت مذهبی واحد، همواره یکی از دغدغه‌های اصلی نظام تعلیم و تربیت طی سی سال گذشته بوده است. در این راستا هدف از پژوهش حاضر آن است که ضمن معرفی گفتمان غالب تربیت دینی در ایران پس از انقلاب اسلامی (گفتمان اسلامی‌سازی) و مؤلفه‌های آن یعنی (م چکیده کامل
        تعلیم و تربیت دینی و شکل‌دهی به هویت مذهبی واحد، همواره یکی از دغدغه‌های اصلی نظام تعلیم و تربیت طی سی سال گذشته بوده است. در این راستا هدف از پژوهش حاضر آن است که ضمن معرفی گفتمان غالب تربیت دینی در ایران پس از انقلاب اسلامی (گفتمان اسلامی‌سازی) و مؤلفه‌های آن یعنی (مبارزه با تهاجم فرهنگی و بومی‌سازی علوم) به آسیب‌شناسی گفتمان مذکور، خصوصاً از منظر تربیت دینی بپردازد. از این منظر پژوهش حاضر به روش تحلیلی و بر اساس مرور و استخراج اطلاعات تاریخی و طبقه‌بندی آن‌ها، تلاش نمود تا از یک‌سو گفتمان اسلامی سازی طی سه دهه‌ی گذشته را مورد بازشناسی قرار دهد و از سوی دیگر اثرات گفتمان مذکور را مورد واکاوی و تحلیل قرار دهد. نتایج حاصل از این مطالعه گویای این نکته است که تأکید افراطی بر مهندسی اجتماعی، تلاش برای شکل‌دهی به هویت کاملاً یک دست، تقلید گرایی از طریق القا عقیده و صورت‌گرایی و تربیت قرنطینه‌ای از جمله آفت‌های گفتمان‌های مذکور است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - تبیین ماهیت عمل تربیتی از منظر الگوی هدف ـ وسیله
        محمد رضا مدنی فر خسرو  باقری
        قرار دادن عمل تربیتی ذیل الگوی هدف ـ وسیله، امری مورد بحث و مناقشه‌آمیز است. مخالفتها با پذیرش این الگو متکی بر دلایل متفاوتی است که از جمله میتوان به تعارض آن با عاملیت متربی یا نادیده انگاشتن وجه اخلاقی در تربیت اشاره کرد. در مقابل، مستثنا کردن عمل تربیتی از این الگو چکیده کامل
        قرار دادن عمل تربیتی ذیل الگوی هدف ـ وسیله، امری مورد بحث و مناقشه‌آمیز است. مخالفتها با پذیرش این الگو متکی بر دلایل متفاوتی است که از جمله میتوان به تعارض آن با عاملیت متربی یا نادیده انگاشتن وجه اخلاقی در تربیت اشاره کرد. در مقابل، مستثنا کردن عمل تربیتی از این الگو نیز به‌نوبه خود با مشکلات و چالش هایی مواجه است. این مقاله در راستای انتخاب موضعی مناسب در این بین، ابتدا بر اساس مفهوم اسلامی عمل، تفکیک ارسطویی عمل به دو نوع عمل ابداعی و عمل اقدامی را مورد نقد قرار میدهد. بر مبنای این نقد، دوگانگی مورد اشاره از عمل نزد ارسطو نفی شده و شکل موسّعی از الگوی هدف- وسیله که همه اعمال آدمی را شامل میشود، معرفی میگردد. بر همین مبنا، عمل تربیتی ابتدا به شکل یک تعامل یعنی ترکیبی از دو عمل تربیت نمودن و تربیت یافتن که به ترتیب از سوی مربی و متربی محقق میشود، تبیین گشته و نسبت هر یک از این اعمال با الگوی پیشنهادی تحلیل میگردد. در نهایت نشان داده میشود که الگوی پیشنهادی چگونه می‌تواند از ضعف ها و نواقصی که در دو تبیین سنتی از ماهیت عمل وجود دارد مصون بماند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - ماهیت و قلمرو مسئولیت انسان از دیدگاه سارتر و رویکرد اسلامی عمل
        سعید آزادمنش
        هدف پژوهش حاضر تحلیل تطبیقی ماهیت و قلمرو مسئولیت آدمی از دیدگاه سارتر و رویکرد اسلامی عمل است. جهت نیل به هدف مذکور، روش تحلیل مفهومی و تحلیل تطبیقی به کار گرفته‌شده است. با این توضیح که نخست با به‌کارگیری روش تحلیل مفهومی، ماهیت مسئولیت انسان با در نظر گرفتن چیستی انس چکیده کامل
        هدف پژوهش حاضر تحلیل تطبیقی ماهیت و قلمرو مسئولیت آدمی از دیدگاه سارتر و رویکرد اسلامی عمل است. جهت نیل به هدف مذکور، روش تحلیل مفهومی و تحلیل تطبیقی به کار گرفته‌شده است. با این توضیح که نخست با به‌کارگیری روش تحلیل مفهومی، ماهیت مسئولیت انسان با در نظر گرفتن چیستی انسان و آزادی و انتخاب وی در هر دو دیدگاه مورد بررسی قرار گرفت و در نهایت شباهت‌ها و تفاوت‌های این دو دیدگاه به‌صورت تطبیقی تحلیل شد. این تطبیق از چهار منظرِ خاستگاه مسئولیت و معیار مسئولیت (ماهیت مسئولیت)، مسئولیت مطلق /مقید و مسئولیت فردی/اجتماعی (قلمرو مسئولیت) صورت گرفته است. باوجوداین که مسئولیت انسان در برابر اعمال خویش در هر دو دیدگاه مهم تلقی شده و مورد تأکید است، ماهیت و قلمرو آن در این دو دیدگاه تفاوت‌هایی دارد. نخست این که باوجود شباهت اولیه دو دیدگاه در خاستگاه مسئولیت، با نظر به مفهوم وانهادگی/ نهادگی از یکدیگر متمایز می‌شوند. دوم این که این دو دیدگاه با توجه به دو جنبه‌ی عینی/ذهنی و مطلق/ نسبی در معیار مسئولیت ماهیتی متفاوت پیدا می‌کنند. مطلق/ مقید بودن قلمرو مسئولیت به‌عنوان سومین مؤلفه، این دو دیدگاه را تا حدی به هم نزدیک کرده است و در نهایت مسئولیت فردی/اجتماعی در قبال اعمال از منظری دیگر به بررسی تطبیقی قلمرو مسئولیت آدمی در این دو دیدگاه پرداخته است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        6 - تبیینی روش‌شناختی از فرآیند تحلیل مفهومی در فلسفه تربیت با رویکرد اسلامی بر اساس نظریه ادراكات اعتباری علامه طباطبایی (ره)
        سارا حنيفه زاده دکتر علیرضا  صادق زاده قمصری احد فرامرز قراملكي دکتر محسن  ایمانی نائینی
        هدف از این مقاله ارائه تبیینی روش‌شناختی از فرایند تحلیل مفاهیم تربیتی در فلسفه تربیت با رویکرد اسلامی بر مبنای نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطبایی است. تحقیق با روش استنتاجی (تحلیل پیش‌رونده) انجام‌شده است و پس از اشاره به مدعای اصلی نظریه مزبور، به استنتاج دلالت‌های چکیده کامل
        هدف از این مقاله ارائه تبیینی روش‌شناختی از فرایند تحلیل مفاهیم تربیتی در فلسفه تربیت با رویکرد اسلامی بر مبنای نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطبایی است. تحقیق با روش استنتاجی (تحلیل پیش‌رونده) انجام‌شده است و پس از اشاره به مدعای اصلی نظریه مزبور، به استنتاج دلالت‌های آن، در ارتباط با روش‌شناسی این نوع تحلیل مفهومی می‌پردازد. اهم یافته‌ها: 1- بر اساس نظریه ادراکات اعتباری و تبیین خاص آن از رابطه بین واقعیت‌ها و ارزش‌ها، مفاهیم تربیتی، از نوع اعتباریات مابعدالاجتماع تلقی می‌شوند که فرایند پردازش آن‌ها، در همۀ جوامع بشری به شیوه استدلالی جدل، باملاحظه مجموعه‌ای از واقعیات و حقائق مربوط به نیازها و اغراض و مصالح ناظر به زندگی مطلوب انسان و نیز با توجه به استعدادها و شرایط واقعی تأثیرگذار بر آدمی، در جهت تنظیم و هدایت روابط انسانی دارای اثر نسبتاً پایدار در ابعاد شخصیت دیگران، جعل و ابداع عقلایی می‌شود؛ 2- مفاهیم تربیتی دارای این ویژگی‌ها هستند: اعتباری و هنجاری بودن و درنتیجه عدم امکان اتصاف به صدق و کذب؛ رابطه تولیدی و ضروری نداشتن با قضایای بدیهی و نظری؛ امکان تحول و تغییر و امکان ارتباط روان‌شناختی جعل این نوع مفاهیم با نظر به مجموعه واقعیات و نیازهای وجود انسان؛ 3- اهم ملاک‌های اعتباربخشی این‌گونه مفاهیم عبارت‌اند از: الف- موجه بودن ارزش‌ها و گزاره‌های پشتیبان؛ ب- سازگاری آن‌ها با سایر ارزش‌های مقبول اجتماعی؛ ج- کارآمد بودن این مفاهیم. در نهایت با تأکید بر تمایز میان عناصر ثابت و متغیر در نیازهای بشری و تفکیک نسبیت مفهومی از نسبیت مصداقی، جایگاه ثبات و نسبیت در فرآیند تحلیل مفاهیم تربیتی، مشخص شد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        7 - تبیینی روش‌شناختی از فرآیند تحلیل مفهومی در فلسفه تربیت با رویکرد اسلامی بر اساس نظریه ادراكات اعتباری علامه طباطبایی (ره)
        سارا حنيفه زاده دکتر علیرضا  صادق زاده قمصری احد فرامرز قراملكي دکتر محسن  ایمانی نائینی
        هدف از این مقاله ارائه تبیینی روش‌شناختی از فرایند تحلیل مفاهیم تربیتی در فلسفه تربیت با رویکرد اسلامی بر مبنای نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطبایی است. تحقیق با روش استنتاجی (تحلیل پیش‌رونده) انجام‌شده است و پس از اشاره به مدعای اصلی نظریه مزبور، به استنتاج دلالت‌ها چکیده کامل
        هدف از این مقاله ارائه تبیینی روش‌شناختی از فرایند تحلیل مفاهیم تربیتی در فلسفه تربیت با رویکرد اسلامی بر مبنای نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطبایی است. تحقیق با روش استنتاجی (تحلیل پیش‌رونده) انجام‌شده است و پس از اشاره به مدعای اصلی نظریه مزبور، به استنتاج دلالت‌های آن، در ارتباط با روش‌شناسی این نوع تحلیل مفهومی می‌پردازد. اهم یافته‌ها: 1- بر اساس نظریه ادراکات اعتباری و تبیین خاص آن از رابطه بین واقعیت‌ها و ارزش‌ها، مفاهیم تربیتی، از نوع اعتباریات مابعدالاجتماع تلقی می‌شوند که فرایند پردازش آن‌ها، در همۀ جوامع بشری به شیوه استدلالی جدل، باملاحظه مجموعه‌ای از واقعیات و حقائق مربوط به نیازها و اغراض و مصالح ناظر به زندگی مطلوب انسان و نیز با توجه به استعدادها و شرایط واقعی تأثیرگذار بر آدمی، در جهت تنظیم و هدایت روابط انسانی دارای اثر نسبتاً پایدار در ابعاد شخصیت دیگران، جعل و ابداع عقلایی می‌شود؛ 2- مفاهیم تربیتی دارای این ویژگی‌ها هستند: اعتباری و هنجاری بودن و درنتیجه عدم امکان اتصاف به صدق و کذب؛ رابطه تولیدی و ضروری نداشتن با قضایای بدیهی و نظری؛ امکان تحول و تغییر و امکان ارتباط روان‌شناختی جعل این نوع مفاهیم با نظر به مجموعه واقعیات و نیازهای وجود انسان؛ 3- اهم ملاک‌های اعتباربخشی این‌گونه مفاهیم عبارت‌اند از: الف- موجه بودن ارزش‌ها و گزاره‌های پشتیبان؛ ب- سازگاری آن‌ها با سایر ارزش‌های مقبول اجتماعی؛ ج- کارآمد بودن این مفاهیم. در نهایت با تأکید بر تمایز میان عناصر ثابت و متغیر در نیازهای بشری و تفکیک نسبیت مفهومی از نسبیت مصداقی، جایگاه ثبات و نسبیت در فرآیند تحلیل مفاهیم تربیتی، مشخص شد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        8 - تحلیل گفتمان تربیت معلم در حاکمیت جمهوری اسلامی ایران
        رضا حق ویردی رمضان برخورداری سوسن کشاورز علیرضا محمودنیا
        در مقاله حاضر، گفتمان تربیتِ معلم در حاکمیت جمهوری اسلامی ایران مورد تحلیل قرار گرفته است. فرض پژوهش بر این است که گفتمان‌های حاکمیتی که بعد از انقلاب اسلامی مفصل‌بندی شده‌اند، نظام‌های معنایی را برای معلمان تعریف نموده‌اند که جایگاه سیاسی، اقتصادی و اجتماعی معلمان را د چکیده کامل
        در مقاله حاضر، گفتمان تربیتِ معلم در حاکمیت جمهوری اسلامی ایران مورد تحلیل قرار گرفته است. فرض پژوهش بر این است که گفتمان‌های حاکمیتی که بعد از انقلاب اسلامی مفصل‌بندی شده‌اند، نظام‌های معنایی را برای معلمان تعریف نموده‌اند که جایگاه سیاسی، اقتصادی و اجتماعی معلمان را در ساختارهای قدرت، مکان‌یابی نموده‌ است. این نظام‌های معنایی شامل یک دال مرکزی برای گفتمان تربیت معلم است که نشانه‌های دیگر حول آن مفصل‌بندی شده‌اند. سؤالات پژوهش چنین است: نشانه‌های اصلی تربیت معلم در گفتمان‌های شکل‌گرفته بعد از انقلاب اسلامی چیستند؟ بسترهای شکل‌گیری گفتمان‌های تربیت معلم بعد از انقلاب اسلامی چه بوده است؟ این پژوهش بر مبنای الگوی نظریه گفتمانی لاکلائو و موف و از طریق سندکاوی صورت گرفته است. مطابق یافته‌های پژوهش، دال مرکزی تربیت معلم در گفتمان‌های‌ شکل‌گرفته بعد از انقلاب اسلامی ایران به ترتیب زمانی عبارت‌اند از: تربیت معلم انقلابی، تربیت معلم بعنوان کارگزار دولتی، توسعه سیاسی معلم، تحول بنیادین در تربیت معلم، تربیت معلم بعنوان الگوی نظری و عملی مطابق نظام معیار اسلامی. گفتمان فراگیر انقلاب اسلامی تأثیر مستمری بر فرایند تربیت معلم داشته است. همچنین با تصویب سند تحول بنیادین و سند زیرنظام تربیت معلم و تأمین منابع انسانی در نظام تربیت رسمی و عمومی، تربیت معلم جایگاهی راهبردی در نظام آموزش‌وپرورش یافته و با رویکردی آینده‌نگر و بلندمدت بدان نگریسته شده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        9 - گذار از نظریه به عمل در تربیت اسلامی
        رضا محمدی چابکی فاطمه سادات بیطرفان
        پژوهش حاضر تلاشی است جهت رفع شکاف دیرینه نظریه و عمل تربیتی، با در نظر گرفتن دیدگاه اسلامی در تربیت که بر اساس واسازی مفهوم شهادت انجام شده است. در این راستا، با تأکید بر نقش عامل اصیل در تربیت اسلامی، پیامبر یا رسول به ‌مثابه نمود کاملی از انسان تربیت یافته و به عبارتی چکیده کامل
        پژوهش حاضر تلاشی است جهت رفع شکاف دیرینه نظریه و عمل تربیتی، با در نظر گرفتن دیدگاه اسلامی در تربیت که بر اساس واسازی مفهوم شهادت انجام شده است. در این راستا، با تأکید بر نقش عامل اصیل در تربیت اسلامی، پیامبر یا رسول به ‌مثابه نمود کاملی از انسان تربیت یافته و به عبارتی، شاهد و گواه عملی شدن نظریه های اصیل و واسطه اصلی میان حوزه نظر با میدان عمل در تربیت، مدنظر قرار گرفته است. از این ‌رو،‌ جریان گذار از نظریه به عمل تربیتی، ذیل این اصل اساسی تشریح می‌شود که نزدیک شدن به رسول، معیاری برای نزدیک تر شدن به حوزه عمل و نمودی عینی برای نظریه تربیت بوده و به ‌تبع آن، فاصله گرفتن از این معیار تربیتی، نشان فصل بین نظر و عمل تربیتی است. بر این اساس، با توجه به سیره عملی رسول در تاریخ اسلام، گذار از نظر به عمل تربیتی در سه سطح یا فاز کلی شامل سطوح شناختی-عقلانی، عاطفی-هیجانی و رفتاری-عملیاتی و با معرفی دوازده مؤلفه اساسی معرفی شده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        10 - تبیین و نقد انگاره های کودکی در سند برنامه پیش دبستانی ایران
        نرگس  سجادیه رضوان اسامی دکتر ابراهیم طلایی
        این پژوهش درصدد استنباط انگاره کودکی مفروض در سند «راهنمای برنامه و فعالیت های آموزشی و پرورشی دوره پیش‌دبستان» و نقد آن است. به این منظور انگاره های کودکی مستتر در سند استخراج شده است. سپس با نقد درونی این انگاره ها، ناسازواری های آنها بیان شده است. همچنین انگاره ها با چکیده کامل
        این پژوهش درصدد استنباط انگاره کودکی مفروض در سند «راهنمای برنامه و فعالیت های آموزشی و پرورشی دوره پیش‌دبستان» و نقد آن است. به این منظور انگاره های کودکی مستتر در سند استخراج شده است. سپس با نقد درونی این انگاره ها، ناسازواری های آنها بیان شده است. همچنین انگاره ها با توجه به رویکرد اسلامی عمل، از منظر بیرونی به نقد گذاشته شده است. روش مورد استفاده برای استنباط انگاره های دوران کودکی از سند، روش تحلیل فرارونده و تحلیل محتواست. جهت نقد درونی انگاره‌های سند، با استفاده از روش ارزیابی ساختار مفهوم، انسجام و سازواری آنها بررسی شده است. برای نقد بیرونی نیز روش تحلیل تطبیقی پیوسته به کار گرفته شده است. پس از بررسی سند، هفت انگاره به دست آمده است. این انگاره ها عبارتند از: کودک ارگانیسم، کودک مکانیسم، کودک به ‌مثابه سرمایه، کودک به ‌مثابه پیش‌بزرگسال و کودک معصوم بالقوه. مهم‌ترین ناسازواری در میان انگاره ها در سند، بین انگاره کودک به ‌مثابه گیاه و کودک به مثابه موم یافت شده است. در نقد بیرونی، انگاره ها نخست به انگاره های کودک در رویکرد اسلامی عمل ازجمله انگاره کودک شبه‌عامل و کودک جوانه ای خودرو و متکی به قیّم اشاره شده است. در نقد بیرونی، بیان شده که سند به جوان بودن گیاه و نیاز او به اتکا به قیّم توجه کافی نداشته است. از سوی دیگر، انگاره موم برای انسان، چه کودک و چه بزرگسال، قابل ‌قبول دانسته نشده است. همچنین، بیان می‌شود که انگاره کودک سرمایه در گرو مسائلی نظیر خواست کودک قرار دارد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        11 - مطالعه تطبیقی استعاره تربیتی سفر در عرفان اسلامی و عرفان اومانیستی
        رضا محمدی چابکی
        پژوهش حاضر با هدف بررسی تطبیقی استعاره تربیتی سفر در عرفان اسلامی و نقطه مقابل آن، عرفان اومانیستی انجام گرفته است. بدین جهت، به دو متن عرفانی نماینده عرفان اسلامی و نماینده عرفان اومانیستی مراجعه شد. در مورد اول، «منطق‌الطیر» اثر عطار نیشابوری و در مورد دوم، «کوه جادو» چکیده کامل
        پژوهش حاضر با هدف بررسی تطبیقی استعاره تربیتی سفر در عرفان اسلامی و نقطه مقابل آن، عرفان اومانیستی انجام گرفته است. بدین جهت، به دو متن عرفانی نماینده عرفان اسلامی و نماینده عرفان اومانیستی مراجعه شد. در مورد اول، «منطق‌الطیر» اثر عطار نیشابوری و در مورد دوم، «کوه جادو» اثر توماس مان آلمانی، به عنوان نماینده اصلی دو عرفان مذکور انتخاب شدند. در این راستا، جهت دست یافتن به هدف پژوهش، از روش تفسیری، استنتاجی و تطبیقی بهره گرفته‌ شده و یافته‌های حاصل از آن، در سه گام اصلی شامل تحلیل استعاره تربیتی سفر در منطق‌الطیر و کوه جادو (از منظر هفت نگاشت میان‌حوزه‌ای شامل رهرو یا رهروان سفر، راهبر یا راهبران سفر، مقصد نهایی سفر، مراحل سفر، ره‌توشه، مسیریابی و ملزومات سفر، راهبرد سفر و نیز رهاورد سفر)، استنتاج دلالت های تربیتی (اصول و راهبردهای تربیتی) در دو اثر مذکور و تطبیق و مقایسه دو گام قبلی ارائه شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که استعاره تربیتی سفر بر مبنای عرفان اسلامی و عرفان اومانیستی، دو مسیرِ جداگانه برای تربیت تعریف می کند که با وجود اشتراکات فراوان میان این دو مسیر، منتهای متفاوتی برای آنها تصور می‌شود. از جمله اشتراکات میان این دو می‌توان به سلوک مرحله‌ای، آزادی و اختیار متربی و درون‌نگری و از تمایزات میان این دو می‌توان به جایگاه یا خاستگاه شناخت بودن انسان و غایت متفاوت آنها اشاره نمود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        12 - مطالعه تطبیقی استعاره تربیتی سفر در عرفان اسلامی و عرفان اومانیستی
        رضا محمدی چابکی دکتر فاطمه وجدانی فاطمه سادات بیطرفان
        پژوهش حاضر با هدف بررسی تطبیقی استعاره تربیتی سفر در عرفان اسلامی و نقطه مقابل آن، عرفان اومانیستی انجام گرفته است. بدین جهت، به دو متن عرفانی نماینده عرفان اسلامی و نماینده عرفان اومانیستی مراجعه شد. در مورد اول، «منطق‌الطیر» اثر عطار نیشابوری و در مورد دوم، «کوه جادو» چکیده کامل
        پژوهش حاضر با هدف بررسی تطبیقی استعاره تربیتی سفر در عرفان اسلامی و نقطه مقابل آن، عرفان اومانیستی انجام گرفته است. بدین جهت، به دو متن عرفانی نماینده عرفان اسلامی و نماینده عرفان اومانیستی مراجعه شد. در مورد اول، «منطق‌الطیر» اثر عطار نیشابوری و در مورد دوم، «کوه جادو» اثر توماس مان آلمانی، به عنوان نماینده اصلی دو عرفان مذکور انتخاب شدند. در این راستا، جهت دست یافتن به هدف پژوهش، از روش تفسیری، استنتاجی و تطبیقی بهره گرفته‌ شده و یافته‌های حاصل از آن، در سه گام اصلی شامل تحلیل استعاره تربیتی سفر در منطق‌الطیر و کوه جادو (از منظر هفت نگاشت میان‌حوزه‌ای شامل رهرو یا رهروان سفر، راهبر یا راهبران سفر، مقصد نهایی سفر، مراحل سفر، ره‌توشه، مسیریابی و ملزومات سفر، راهبرد سفر و نیز رهاورد سفر)، استنتاج دلالت های تربیتی (اصول و راهبردهای تربیتی) در دو اثر مذکور و تطبیق و مقایسه دو گام قبلی ارائه شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که استعاره تربیتی سفر بر مبنای عرفان اسلامی و عرفان اومانیستی، دو مسیرِ جداگانه برای تربیت تعریف می کند که با وجود اشتراکات فراوان میان این دو مسیر، منتهای متفاوتی برای آنها تصور می‌شود. از جمله اشتراکات میان این دو می‌توان به سلوک مرحله‌ای، آزادی و اختیار متربی و درون‌نگری و از تمایزات میان این دو می‌توان به جایگاه یا خاستگاه شناخت بودن انسان و غایت متفاوت آنها اشاره نمود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        13 - خودشناسی در نظریه حیات‌ معقول علامه جعفری و دلالت های آن در تعیین عوامل، مراحل و اهداف تربیت
        هدایت سیاوشی ابوالفضل  غفاری حسین باغگلی سید جواد قندیلی
        هدف این پژوهش تعیین عوامل اصلی، مراحل و اهداف تربیت مبتنی بر خودشناسی در نظریه حیات معقول علامه جعفری است. روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی و استنتاج قیاسی می‌باشد. پرسش های پژوهش عبارتند از: خودشناسی در نظریه حیات معقول علامه جعفری چه مفهوم و جایگاهی دارد؟ عوامل تر چکیده کامل
        هدف این پژوهش تعیین عوامل اصلی، مراحل و اهداف تربیت مبتنی بر خودشناسی در نظریه حیات معقول علامه جعفری است. روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی و استنتاج قیاسی می‌باشد. پرسش های پژوهش عبارتند از: خودشناسی در نظریه حیات معقول علامه جعفری چه مفهوم و جایگاهی دارد؟ عوامل تربیتی مرتبط با خودشناسی، بر مبنای نظریه حیات معقول علامه جعفری کدم‌اند؟ اهداف و مراحل مرتبط با خودشناسی، بر مبنای نظریه حیات معقول علامه جعفری کدم‌اند؟ پرسش‌های اول و دوم با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی و پرسش سوم با استفاده از روش استنتاج قیاسی بررسی و پاسخ داده شدند. بررسی ها نشان داد که آگاهی، فطرت، اختیار، عقلانیت و خود الهی عواملی هستند که در تربیت مبتنی بر خودشناسی در نظریه حیات معقول اهمیت دارند. بر این اساس، هدف بنیادی تربیت، کمال برین (قرب الهی) و اصول بنیادین آن، در سطح (1)، حیات معقول و در سطح (2)، خودشناسی هستند. مراحل سه‌گانه تربیت عبارت‌اند از: رهایی (خلاص)، آزادی (استخلاص) و اختیار (تفویض). پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        14 - جایگاه ادبیات کودکان در جغرافیای تربیت: از چالش‌های پیش پا تا افق‌های پیش رو
        نرگس  سجادیه زهره صادقی
        نوشتار حاضر بر آن است تا از منظری تربیتی به «ادبیات کودکان» بنگرد و ضمن صورت‌بندی چالش‌های مفهومی پیش پای آن، راه‌های برون‌رفتی پیش روی آن نهد تا هندسه «تربیت» کودک همچنان بر «ادبیات کودکان» استوار باشد و آن را بیشتر به‌ حساب آورد. در این راستا، ابتدا تلاش شده است تا با چکیده کامل
        نوشتار حاضر بر آن است تا از منظری تربیتی به «ادبیات کودکان» بنگرد و ضمن صورت‌بندی چالش‌های مفهومی پیش پای آن، راه‌های برون‌رفتی پیش روی آن نهد تا هندسه «تربیت» کودک همچنان بر «ادبیات کودکان» استوار باشد و آن را بیشتر به‌ حساب آورد. در این راستا، ابتدا تلاش شده است تا با استفاده از روش مفهوم‌پردازی، این چالش‌های مفهومی استنباط و صورت‌بندی شوند و سپس با مبنا قرار دادن رویکرد اسلامی عمل در مقام رویکرد فلسفی- تربیتی مختار و با بهره گرفتن از روش استنتاج ضمنی، راه‌های برون‌رفتی برای آنها پیشنهاد شود. عمده چالش‌های مفهومی استنباط شده در قالب دوگانه‌های «آموزشی- ادبی»، «جهانی – بومی»، «بیان واقعیت – سانسور» و «فانتزی- واقعیت‎» صورت‌بندی شده‌اند. در مقابل مواردی چون «ساختار ادبی- محتوای تربیتی»، «تکوین ادبی- خوانش تربیتی» در مقام برون‌رفت از چالش نخست، «رسمیت بخشی به سطوح متنوع هویت آدمی» و «پویایی اندیشه‌ورزانه سطوح هویت» در مقام برون‌رفت از چالش دوم، «مواجهه گام‌ به ‌گام با واقعیت» در مقام برون‌رفت از چالش سوم و «فانتزی مقید به واقعیت و یا متمایز از آن» در مقام برون‌رفت از چالش چهارم برشمرده شده است. این راه‌های برون‌رفت می‌تواند جایگاه «ادبیات کودکان» را در عرصه تربیت بازتعریف کند و افق‌های جدیدی را پیش روی مربیان بگشاید. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        15 - بررسی فلسفی دلایل عمل اخلاقی اهدای عضو و اصول و روش‌های تربیتی ترغیب متربیان به انجام آن مبتنی بر دیدگاه اسلامی عمل
        مراد یاری دهنوی حمید بلوچی
        خداوند طبق آموزه‌های قرآن کریم، نجات جان یک انسان را برابر با نجات جان همهٔ آدمیان میداند. در فرهنگ پزشکی و درمان معاصر، اهدای عضو و بافت (پس از مرگ مغزی) یکی از راه‌های نوین در درمان و نجات جان انسان‌هاست. عمل به چنین ارزش اخلاقی و انسانی، میتواند این آموزهٔ الهی را تح چکیده کامل
        خداوند طبق آموزه‌های قرآن کریم، نجات جان یک انسان را برابر با نجات جان همهٔ آدمیان میداند. در فرهنگ پزشکی و درمان معاصر، اهدای عضو و بافت (پس از مرگ مغزی) یکی از راه‌های نوین در درمان و نجات جان انسان‌هاست. عمل به چنین ارزش اخلاقی و انسانی، میتواند این آموزهٔ الهی را تحقق ببخشد. این عمل اخلاقی و ارزشی، در قلمروهای مختلف پژوهشی چون پزشکی، روان‌شناسی، جامعه‌شناسی و حقوق مورد بررسی و پژوهش قرار گرفته است، اما از منظر تربیتی و آموزشی، پژوهشی انجام نشده است. در این راستا، پژوهش حاضر، دو هدف را دنبال کرده است. نخست علل و عوامل گوناگون بیانشده در مورد ترغیب افراد به انجام عمل اخلاقی اهدای عضو را از منظری فلسفی، دسته‌بندی و تبیین نموده است و سپس با اتخاذ یک دیدگاه فلسفی (دیدگاه اسلامی عمل)، مبانی، اصول و روش‌های تربیتی ترغیب متربیان به شرکت در این عمل اخلاقی را استنتاج کرده است. برای هدف نخست پژوهش از روش توصیفی–تحلیلی و برای هدف دوم آن از روش پژوهشی الگوی بازسازی فرانکنا استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که میتوان دلایل برشمرده ‌شده برای ترغیب افراد به این عمل اخلاقی را در چهار حیطهٔ عقلانی، عاطفی، روان‌شناسانه و جامعه‌شناسانه دسته‌بندی کرد. متناسب با مبانی سه‌گانهٔ عمل آدمی از دیدگاه اسلامی عمل، اصول سه‌گانهٔ تربیتی آگاهیبخشی در باب عمل اخلاقی اهدای عضو، اصل تحول‌آفرینی عاطفی در باب آن و اصل دعوت/زمینه‌سازی اراده‌ورزانه متربیان در ساحت آن، به همراه روش‌های تربیتی مستقیم، نیمه مستقیم و غیرمستقیم تحقق این اصول، به‌مثابهٔ راهنمای درونی کردن و ترغیب متربیان به انجام آن، پیشنهاد شدهاند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        16 - دوران کودکی، شُرور و تربیت خطاشکیب
        سعید آزادمنش
        انسان به گونه‌ای آفریده شده است که در طبیعت خویش امکان و تمایل انجام امور خیر و شر را داراست. این در حالی است که در تعلیم و تربیت، به‌ ویژه اوان کودکی، امور خیر محوریت دارند، تا جایی که شرور به حاشیه رانده شده و به محاق رفته‌اند. تمرکز بر امور خیر و نادیده گرفتن شرور در چکیده کامل
        انسان به گونه‌ای آفریده شده است که در طبیعت خویش امکان و تمایل انجام امور خیر و شر را داراست. این در حالی است که در تعلیم و تربیت، به‌ ویژه اوان کودکی، امور خیر محوریت دارند، تا جایی که شرور به حاشیه رانده شده و به محاق رفته‌اند. تمرکز بر امور خیر و نادیده گرفتن شرور در تعلیم و تربیت واقع‌گرایانه به نظر نمی‌رسد. تمایل به انجام شُرور و به رسمیت شناختن شرارت و خطا، مواجهۀ تربیتی متناسبی را در دوران کودکی می‌طلبد. در این پژوهش با بیان دلایلی در باب ضرورت به رسمیت شناختن شرور و نظری اجمالی به آیات قرآن، میل به انجام شر و خطا در دوران کودکی به ‎رسمیت‎ شناخته می‌شود. تشکیکی دیدن مفهوم شر و مفهوم دوران کودکی سخن گفتن از شر در دوران کودکی را معنادار می‌کند. از این‌رو، رویکردی بدیل در تعلیم و تربیت دوران کودکی با عنوان تعلیم و تربیت خطاشکیب پیشنهاد می‌شود. تعلیم‌و‌تربیت خطاشکیب به دنبال آن است تا با به رسمیت شناختن خطا و شرارت در دوران کودکی، امکان مواجهۀ فعال با خطا را در دوران کودکی فراهم نماید و از این رهگذر مسیر تربیت و حقیقت‌جویی کودکان را تسهیل نماید. «به رسمیت شناختن تمایلات شرورانۀ کودک»، «مواجهه فعالانه با خطا در دوران کودکی» و «استقبال حداکثری از خطای کودکان» از جمله مؤلفه‌های تربیت خطاشکیب در دوران کودکی هستند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        17 - بررسی و نقد نسبت فرهنگ با تعلیم‌وتربیت از منظر عاملیت فرد در اسنادبالادستی
        حمیده فرح بخش خسرو باقری دکتر نرگس  سجادیه
        پژوهش حاضر در پی بررسی و نقد نسبت فرهنگ و تعلیم‌وتربیت از منظر عاملیت فرد در اسناد بالادستی (سند تحول بینادین آموزش‌وپرورش و سند مبانی نظری تحول بنیادین) است. برای رسیدن به هدف، اسناد مذکور با روش تحلیل محتوای کیفی، تحلیل مفهومی از نوع «تفسیر مفهومی» و «ارزیابی ساختار م چکیده کامل
        پژوهش حاضر در پی بررسی و نقد نسبت فرهنگ و تعلیم‌وتربیت از منظر عاملیت فرد در اسناد بالادستی (سند تحول بینادین آموزش‌وپرورش و سند مبانی نظری تحول بنیادین) است. برای رسیدن به هدف، اسناد مذکور با روش تحلیل محتوای کیفی، تحلیل مفهومی از نوع «تفسیر مفهومی» و «ارزیابی ساختار مفهوم» شده‌اند. در این بررسی نشان داده شده است که اسناد بالادستی که نقشی قابل توجه در تعریف نسبت‌‌های مذکور دارند، در این زمینه، دچار نوعی تعارض درونی هستند. در این اسناد از یک طرف بر مفاهیمی چون عاملیت فرد، تعامل ناهم‌تراز، سنت‌‌گرایی تحولی و تحول و پویایی فرهنگ تأکید شده است که می‌توان آنها را از جمله نقاط قوت اسناد بالادستی به شمار آورد. از طرف دیگر، در تبیین هر یک از مفاهیم ذکر شده، بر ابتنای آنها بر مقوله «نظام معیار اسلامی» تأکید شده است. همین امر موجب ایجاد نوعی تعارض درونی بین مفاهیم موجود در اسناد در زمینه تبیین نسبت مورد نظر شده است که مانع از رسیدن به درک درستی از این نسبت می‌شود. در این پژوهش مصادیق این تعارض بررسی شده است که عبارتند از: محوریت نظام معیار اسلامی، ابهام ماهیت فرهنگ در اسناد بالادستی، ناهم‌خوانی مفهوم تعامل ناهم‌تراز با تأکید بر «نظام معیار اسلامی»، غلبه فرهنگ‌گرایی و سنت گرایی بر عاملیت، و مرزهای مفهومی مبهم میان انتقال فرهنگ و انتقاد به فرهنگ. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        18 - تحلیل‌گفتمان‌انتقادی‌مسألۀ‌صلح‌درتعلیم‌وتربیت‌افغانستان‌مبتنی‌برسند‌قانون‌اساسی‌دورۀ‌جمهوری‌اسلامی
        علی شاه  فایق رمضان برخورداری علیرضا محمودنیا
        در این پژوهش، «مسألۀ صلح در تعلیم‌وتربیت افغانستان، مبتنی بر سند قانون‌اساسی این کشور در دورۀ جمهوری‌اسلامی» مورد تحلیل قرار گرفته است. اما از آن جهت که کاربرد زبان دارای پیچیدگی‌های مختلف است و پیوندی با عرصه‌های بیرون از خود دارد، روش این پژوهش، تحلیل گفتمان‌انتقادی ب چکیده کامل
        در این پژوهش، «مسألۀ صلح در تعلیم‌وتربیت افغانستان، مبتنی بر سند قانون‌اساسی این کشور در دورۀ جمهوری‌اسلامی» مورد تحلیل قرار گرفته است. اما از آن جهت که کاربرد زبان دارای پیچیدگی‌های مختلف است و پیوندی با عرصه‌های بیرون از خود دارد، روش این پژوهش، تحلیل گفتمان‌انتقادی با رویکرد فرکلاف را به کمک رویکرد لاکلا و موف است. منبع اصلی این تحلیل، چنان‌که در عنوان ذکر شده است، سند قانون‌اساسی افغانستان در دورۀ جمهوری‌اسلامی است. در عین‌حال از اسناد و متون معتبر دیگر نیز برای توسعه و تعمیق تحلیل استفاده شده است. نتیجۀ به‌دست آمده از این تحلیل نشان می‌دهد که سند قانون‌اساسی، دارای گفتمان یگانه نیست؛ بلکه گفتمان‌های مختلفی را بدون داشتن محوریت و دال مرکزی مشخصی، در قالب یک نظم گفتمانی در درون خود جای داده است. مهم‌ترین گفتمان‌های شناسایی شده در این سند، گفتمان «اسلام‌گرایی»، «دموکراسی»، «نژاد‌گرایی» و «ملی‌گرایی» است که حول دال‌های اصلی «اسلام»، «مردم»، «قوم» و «ملت» شکل گرفته‌اند. این تعدد گفتمانی، سبب می‌شود که برساخت هویتی صلح در این سند، مرکب از دال‌های متنوع و مفاهیم متعدد و غیرمنسجم باشد که به‌دلیل تخاصم گفتمانی دال‌ها و سازه‌های یاد شده، برساخت صلح و در نتیجه آموزش صلح محقق نشود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        19 - شکل‌بندی‌های چندگانۀ برنامه‌درسی تربیت دینی در منازعه با نیروهای اجتماعی در مدارس اسلامی دورۀ پهلوی دوم
        ایران دخت فیاض زهرا مینائی نرگس سادات سجادیه محمدرضا جوادی یگانه
        این مقاله در پی به تصویر کشیدن چگونگی شکل‌بندی برنامه‌درسی تربیت‌دینی در مواجهه با نیروهای اجتماعی در مدارس اسلامی دورۀ پهلوی دوم با روش تحلیل گفتمان تاریخی است. این مواجهات در قالب چهار شکل‌بندی از دانش به نام‎های «همه‎فهم کردن دانش دینی» در مدارس جامعه تعلیمات اسلامی، چکیده کامل
        این مقاله در پی به تصویر کشیدن چگونگی شکل‌بندی برنامه‌درسی تربیت‌دینی در مواجهه با نیروهای اجتماعی در مدارس اسلامی دورۀ پهلوی دوم با روش تحلیل گفتمان تاریخی است. این مواجهات در قالب چهار شکل‌بندی از دانش به نام‎های «همه‎فهم کردن دانش دینی» در مدارس جامعه تعلیمات اسلامی، «اثبات عقلانی دانش دینی» در مدرسۀ علوی، «تطبیق علمی دانش دینی» در مدرسۀ کمال و «نظام‎مند کردن دانش دینی» در مدرسه رفاه صورت گرفته است. در شکل‌بندی اول مصاف با مبانی گفتمان‎های رقیب دین با تأکید بر قرآن، مقابله با دین عامیانه و خرافات به‌وسیله دین فقهی، مواجهه با قوانین مدنی برای رفع فساد و رسیدن به ترقی مطرح می‌شود. شکل‌بندی دوم رویارویی فلسفی با مبانی مارکسیسم و بهائیت، دین عاقلانه برای مصونیت از اشکال زندگی مفسدانه، اخلاق‌اسلامی به‌مثابه برنامۀ عمومی زندگی در مصاف با قوانین اجتماعی بشری صورت‌بندی می‌شود. شکل‌بندی سوم تطبیق علم و دین در مقابله با خرافات دینی و مادیون، احکام انتخابی در مقابل دین فقهی، تقابل با دولت مدرن از طریق دین مبارزاتی است و شکل‌بندی آخر دین‌شناسی و کلام جدید برای طرد هرگونه جهان‎بینی رقیب، طرح نظام‌های‌اجتماعی کارآمد در مواجهه با دولت مدرن، خودسازی برای محیط‌سازی در مقابل اشکال زندگی فردی صورت می‌گیرد. براساس یافته‎های این مقاله با توجه به نتایج هر شکل‌بندی می‌توان چهار الهام‎بخشی به شرح زیر داشت: چرخش از زبان درون‌دینی به زبان عمومی و برون‌دینی، چرخش از زبان اثباتی در فلسفه مسلمین به زبان ظنی در فلسفۀ‌عمومی، چرخش از رابطۀ ضروری میان علم و دین به رابطۀ امکانی، چرخش از رابطه عموم‌وخصوص‌مطلق دین و اخلاق به رابطه عموم‌وخصوص‌من‌وجه. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        20 - بررسی تطبیقی عاملیت انسانی در نظریه شناختی- اجتماعی بندورا و رویکرد اسلامیِ«انسان به منزله عامل
        مهدی  ناصر زعیم رضا محمدی چابکی خسرو  باقری جلیل فتح آبادی امید شکری
        هدف مقاله حاضر بررسی تطبیقی-اجتماعی بندورا و رویکرد اسلامیِ «انسان به‌ منزله عامل» است. بندورا، عاملیت را به معنای تأثیر ارادی بر عملکرد خود و رویدادهایی می‌داند که واجد خصیصه‌های عامل «محیطی بودن، عمدی بودن، پیش‌اندیشی، خود واکنش‌سازی و تأمّل در خود» است. از سوی دیگر د چکیده کامل
        هدف مقاله حاضر بررسی تطبیقی-اجتماعی بندورا و رویکرد اسلامیِ «انسان به‌ منزله عامل» است. بندورا، عاملیت را به معنای تأثیر ارادی بر عملکرد خود و رویدادهایی می‌داند که واجد خصیصه‌های عامل «محیطی بودن، عمدی بودن، پیش‌اندیشی، خود واکنش‌سازی و تأمّل در خود» است. از سوی دیگر در دیدگاه اسلامی، انسان براساس مفهوم عاملیت مورد نظر است و عمل و عاملیت شناختی، گرایشی و ارادی است. مطالعه عاملیت او، بر پایه سه مبنای اساسی حاضر به لحاظ روش‌شناختی، مطالعه‌ای تطبیقی است که مبتنی بر مقایسه شباهت‌ها و تفاوت‌ها و ریشه‌یابی آن‌هاست. در بخش تربیتی نیز از روش استنتاجی فرانکنا استفاده شده است. مبانی و جنبه‌های عاملیت در هر دو دیدگاه اشتراک زیادی با هم دارند به نوعی که پیش‌اندیشی و تأمّل در خود از دیدگاه اول را می‌توان ناظر بر شناخت در رویکرد دوم؛ همچنین خود واکنش‌سازی و عمدی بودن در رویکرد اول را به ترتیب ناظر بر مبنای عاطفی و ارادی در رویکرد دوم دانست. با این وجود، دو دیدگاه در موضوعاتی همچون مفهوم عمل و عملکرد، ماهیت تعامل، جنبه‌های شناختی، عاطفی و ارادی، فطرت، مسئولیت و اخلاق تفاوت‌هایی دارند که پیامدهایی برای تعلیم‌وتربیت خواهند داشت از جمله این‌که رویکرد اول بر اهمیت ساختار تأکید دارد در حالی که رویکرد دوم، وزن بیشتر را به عاملیت فردی می‌دهد. با توجه به اهمیت بحث عاملیت انسان که در هر دو دیدگاه مورد توجه قرار گرفته، در استنتاج‌های تربیتی بر وجوه مشترک دو دیدگاه تأکید شده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        21 - تبیین رویکرد معنوی والدورف به تربیت کودکان و نقد آن با تأکید بر آموزه‌های اسلامی
        معصومه کیانی
        برای این منظور بخش نخست مقاله با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، به شناسایی و شرح مؤلفه‌های رویکرد معنوی والدورف به تربیت کودکان و نیز با استفاده از روش تحلیل پس‌رونده، به بررسی مبانی فلسفی ناظر بر رویکرد معنوی والدورف به تربیت کودکان می‌پردازد. در بخش دوم نیز با استفاده چکیده کامل
        برای این منظور بخش نخست مقاله با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، به شناسایی و شرح مؤلفه‌های رویکرد معنوی والدورف به تربیت کودکان و نیز با استفاده از روش تحلیل پس‌رونده، به بررسی مبانی فلسفی ناظر بر رویکرد معنوی والدورف به تربیت کودکان می‌پردازد. در بخش دوم نیز با استفاده از روش کاوش‌گری فلسفی انتقادی و با تأکید بر دیدگاه اسلامی به نقد رویکرد معنوی والدورف به تربیت کودکان اقدام می‌شود. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که رویکرد معنوی والدورف، در رابطه با مؤلفه‌های رویکرد معنوی خود به تربیت کودک اقدام می‌شود. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که رویکرد معنوی والدورف، در رابطه با مؤلفه‌های رویکرد معنوی خود به تربیت کودکان به مواردی از قبیل؛ توجه بر پرورش کلیت کودک، تقویت بُعد هنری او، پرورش ادراک معنوی وی، تأکید بر معناسازی و معنایابی در فرآیند یاددهی-یادگیری و آزادی متربی تمرکز دارد. این مؤلفه‌ها و ویژگی‌ها بر مبانی فلسفی و نظری مانند؛ وجود جهان معنوی فراتر از جهان مادی، وجود موجودات معنوی گوناگون، یکپارچگی عالم هستی به لحاظ معنوی، نگاه به کودک به عنوان موجودی معنوی، اعتقاد به تناسخ‌های مکرر انسان، تأکید بر حواس، عقل، الهام و شهود به عنوان منابع شناخت و تفکر شهودی، به عنوان تفکر خالص و ناب، تعامل بین عین و ذهن در نیل به معرفت و نیز تطابق «من» انسانی با «مسیح» به عنوان غایت زندگی بشر استوار است. همچنین، در نقد (بررسی تفاوت‌ها و شباهت‌ها) رویکرد معنوی والدورف براساس دیدگاه اسلامی روشن شد که دیدگاه مذکور به دلایلی نظیر تفاوت دیدگاه درباره امر متعالی، و اعتقاد به تناسخ، با دیدگاه اسلامی سازگاری ندارد. در عین‌ حال، برخی دلالت‌های تربیتی رویکرد مذکور نظیر نگاه به کودک به عنوان موجودی معنوی و تکریم او، توجه به پرورش کلیت وجود کودک و به ویژه بُعد روحانی او، تأکید بر تربیت هنری و نیز تربیت مبتنی بر مراحل رشد کودک با دیدگاه اسلامی سازگار است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        22 - معرفی کتاب: بررسی انتقادی ساختار - محتوا در کتاب «فلسفۀ تعلیم‌وتربیت‌اسلامی»
        محمود هدایت افزا حسن حاجی زاده اناری
        در دانشگاه فرهنگیان، آموزش دروسی تحت عنوان «واحدهای علوم تربیتی» برای همۀ گروه¬های آموزشی، الزامی است. مهم¬ترین این واحدها، درس «فلسفۀ تعلیم‌وتربیت» است. پژوهشگاه حوزه و دانشگاه در سال 1400 کتابی با عنوان فلسفۀ تعلیم¬وتربیت اسلامی، برای آموزش در دانشگاه فرهنگیان منتشر ک چکیده کامل
        در دانشگاه فرهنگیان، آموزش دروسی تحت عنوان «واحدهای علوم تربیتی» برای همۀ گروه¬های آموزشی، الزامی است. مهم¬ترین این واحدها، درس «فلسفۀ تعلیم‌وتربیت» است. پژوهشگاه حوزه و دانشگاه در سال 1400 کتابی با عنوان فلسفۀ تعلیم¬وتربیت اسلامی، برای آموزش در دانشگاه فرهنگیان منتشر کرد. گرچه عناوین فصول کتاب، در مجموع هدف مزبور را تأمین کرده، امّا متن اصلی آن به لحاظ برخی الگوهای روشی و محتواهای غیر فلسفی، قابل نقّادی است. نوشتار پیش‌رو، با روش تحلیل مفاهیم، تأکید بر موضوع و روش درس و توجّه به واقعیات عینی جامعه، عهده¬دار ارزیابی ساختار اثر مزبور و اشکالات محتوایی مترتب بر آن است. ورود نامناسب مؤلّفان به موضوع درس، بی¬اعتنایی به سیر تاریخ تکوّن فلسفه¬های مضاف، عدم دقّت لازم در طرح آرای متفکّران غربی دربارۀ فلسفۀ آموزش¬وپرورش، تقسیم¬بندی فصول کتاب از حیث تمایز مبانی نظری از اصول تجویزی و رویکرد کمّی به نصوص دینی؛ از جمله ایرادات ساختاری اثر مزبور به شمار می¬آیند. این ساختارهای نامناسب، سبب ناکامی در تبیین فلسفۀ تعلیم¬وتربیت به عنوان معرفتی از نوع درجه دوم، بی-توجّهی به تفاوت مباحث فلسفۀ تعلیم¬وتربیت از خود آن دانش و خطای فاحش در تبیین روش فلسفۀ تعلیم-وتربیت با قید اسلامی شده است. نکته مهم آن‌که برای رفع بسیاری از این نواقص، امکان بهره¬مندی از منابع متعدّدی به زبان فارسی وجود داشت، چنان که اندکی از آن کتب و مقالات، در پژوهش نقّادانه پیش‌رو، معرّفی و بعضاً مورد استفاده قرار گرفته¬اند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        23 - تبیین و ارزیابی مبانی فلسفی نظریه تربیتی رجیو امیلیا: نگاهی از منظر رویکرد اسلامی عمل
        نرگس سادات سجادیه زهرا صابری
        پژوهش حاضر با هدف امکان‌سنجی بهره¬مندی از یکی از رویکردهای مطرح آموزشی پیش از دبستان در سطح جهان، با تبیین مبانی فلسفی نظریه تربیتی رجیو امیلیا و ارزیابی آن مبتنی بر رویکرد اسلامی عمل صورت گرفته است. در این راستا با بهره‌گیری از روش تحلیل مفهومی، زبانی و تحلیل منطقی پس‌ چکیده کامل
        پژوهش حاضر با هدف امکان‌سنجی بهره¬مندی از یکی از رویکردهای مطرح آموزشی پیش از دبستان در سطح جهان، با تبیین مبانی فلسفی نظریه تربیتی رجیو امیلیا و ارزیابی آن مبتنی بر رویکرد اسلامی عمل صورت گرفته است. در این راستا با بهره‌گیری از روش تحلیل مفهومی، زبانی و تحلیل منطقی پس‌رونده، مؤلفه¬های اساسی مبانی فلسفی این رویکرد استنباط گردیده و سپس مبتنی بر رویکرد اسلامی عمل، مورد نقد و ارزیابی قرار گرفته است. حاصل این پژوهش استنباط دوازده مؤلفه فلسفی زیر¬ساز مبانی انسان¬شناختی، معرفت¬شناختی و ارزش¬شناختی؛ از جمله تأکید بر یکتایی و شایستگی کودک و ارزشمندی استقلال فکری و عملی او؛ اتخاذ رویکرد سازه¬گرایی اجتماعی به معرفت؛ محور قرار دادن ارزش عدالت و دموکراسی به عنوان روح حاکم بر دیدگاه رجیو امیلیا بود. نتایج ارزیابی حاکی است نظریه تربیتی رجیو امیلیا ضمن برخورداری از ویژگی‌های منحصر به فرد و ابداعات آموزشی سودمند؛ نیازمند ملاحظه، بازنگری و تکمیل برخی وجوه چالش‌برانگیز، پیش از هرگونه بهره¬گیری خواهد بود؛ از جمله نقدهای وارد شده به این دیدگاه می¬توان به این موارد اشاره کرد: تقلیل نگاه کل¬¬¬گرایانه و نادیده انگاشتن بعد معنوی کودک؛ تصویری شعاری و غیرواقعی از کودک و ابهام و سرگردانی در میانه واقع¬گرایی و سازه¬گرایی و خطر نسبی¬گرایی حاد در حوزه معرفت¬شناختی؛ و ناسازواری در توجه به ارزش¬های مطلق و مشروط در کنار ارزش¬های متغیر در عرصه ارزش¬شناختی. در این راستا و در نگاهی بازسازانه می¬توان به این موارد اندیشید: به ¬رسمیت¬ شناختن بعد معنوی به صورت عموم‌و¬خصوص من‌وجه با بعد بدنی، تعدیل نگاه به کودک، قرار دادن واقع¬گرایی در محور و سازه¬گرایی در حول آن، توجه به ارزش‌های مطلق و مشروط و توجه متعادل به دموکراسی عقلانیت¬مدار و عادلانه. پرونده مقاله